سبزه قبا

سبزه قبا

نکته ها و خبرها
سبزه قبا

سبزه قبا

نکته ها و خبرها

تسلی و سلام

( قصیده ای است از زنده یاد مهدی اخوان ثالث از دفتر ارغنون، سروده شده در فروردین ۱۳۳۵)

در آغاز این اثر نوشته شده : برای پیر محمد احمد آبادی. البته بعدها اخوان توضیح میدهد که منظورش از "پیر محمد احمد آبادی" زنده یاد دکتر محمد مصدق بوده که در آن زمان در خانه خود در احمد آباد کرج زندانی بود.

دیدی دلا که یار نیامد ؟
گرد آمد و سوار نیامد
بگداخت شمع و سوخت سراپای
و آن صبح زرنگار نیامد
آراستیم خانه و خوان را
و آن ضیف نامدار نیامد
دل را و شوق را و توان را
غم خورد و غمگسار نیامد
آن کاخ ها ز پایه فرو ریخت
و آن کرده ها به کار نیامد
سوزد دلم به رنج و شکیبت
ای باغبان، بهار نیامد
بشکفت پس شکوفه و پژمرد
اما، گلی ، به بار نیامد
خوشید چشم چشمه و دیگر
آبی به جویبار نیامد
ای شیر پیر بسته به زنجیر
کزبند ت ایچ عار نیاید
سودت حصار و پیک نجاتی
سوی تو و آن حصار نیامد
زی تشنه کشتگاه نجیبت
جز ابر زهربار  نیامد
یکی از آن قوافل پربا
ران گهر نثار نیامد
ای نادر نوادر ایام
کت فرو بخت یار نیامد
دیری گذشت و چون تو دلیری
در صف کارزار نیامد
افسوس کان سفاین حری
زی ساحل قرار نیامد
و آن رنج بی حساب تو، درداک
چون هیچ در شمار نیامد
وزسفله یاوران تو در جنگ
کاری بجز فرار نیامد
من دانم و دلت که غمان چند
آمد، ور آشکار نیامد
چندان که غم بجای تو بارید
باران به کوهسار نیامد